- اکتفا کردن (مَ)
بس دانستن. بسنده کردن به. قناعت کردن به. (یادداشت مؤلف) :
از دوستان توقع ما ترک دشمنی است
ما قانعیم گر به همین اکتفا کنند.
محسن تأثیر (ازآنندراج).
زخم دهان شکوه نمایان نمی شود
مردم به قدر حاجت اگر اکتفا کنند.
محسن تأثیر (از آنندراج) ، اندوهگین شدن. (تاج المصادر بیهقی). دردمند و غمناک شدن. (آنندراج)
از دوستان توقع ما ترک دشمنی است
ما قانعیم گر به همین اکتفا کنند.
محسن تأثیر (ازآنندراج).
زخم دهان شکوه نمایان نمی شود
مردم به قدر حاجت اگر اکتفا کنند.
محسن تأثیر (از آنندراج) ، اندوهگین شدن. (تاج المصادر بیهقی). دردمند و غمناک شدن. (آنندراج)
